اینکه بتوانید از ابتدا یک کودک سالم از منظر روانی تربیت کنید، بسیار آسانتر و کمهزینهتر از آن است که بخواهید آسیبهای کودکی یک شخص را تا حدودی درمان کنید. تازه اگر زود اقدام نکنید، ممکن است تاثیرات والد بدی بودن به شکلهای مختلف و جبرانناپذیری روی زندگی فرزند شما سایه بیندازند. در این مطلب جدید از سایت بچگی، به بررسی نشانهها، تاثیرات و روشهای پیشگیری از بد پروری را باهم بررسی خواهیم کرد.
عوامل ایجاد بد پروری کدامند؟
بد عمل کردن به عنوان یک والد میتواند به صورت دریغ کردن و یا ناکافی بودن حمایت عاطفی، روانی، فکری و مادی نمود پیدا کند. پرورش دادن و تربیت کردن نادرست فرزند عواقب منفی بسیار سختی را در پی دارد. این آسیبها به مرور زمان به صورت روانی و جسمانی خود را نشان میدهند. ابتدا، بیایید نگاهی به عوامل موثر در به جود آمدن یک روش تربیتی بد و آسیبزننده را بررسی کنیم:
اعتیاد
بدپروری و تربیت ناکارآمد فرزندان، میتواند ناشی از استفاده و اعتیاد داشتن به انواع مواد مخدر و محرک باشد. فرقی نمیکند که شما به عنوان پدر یا مادر به مواد صنعتی یا سنتی و حتی الکل معتاد شده باشید؛ در هر صورت، نمیتوانید آن گونه که باید، مراقب رفتار و افکار خود باشید و همین توان محافظت کردن از فرزند را از شما سلب میکند. بخواهید یا نخواهید، اعتیاد با شما کاری میکند که بیشتر از هر چیزی روی مصرف مواد و تهیه کردن آن تمرکز کنید نه کودکی که به دنیا آورده و مسئول آن هستید. کودکی که توسط والد یا والدین معتاد سرپرستی میشود، از غفلت و بیتوجهی شدیدی رنج میبرد و این زمینهساز درگیریهای ذهنی و مشکلات روانی را فراهم میسازد.

بارداری ناخواسته
بارداری همیشه باعث خوشحالی و شوق والدین نخواهد بود. زوجی که هنوز آمادگی کافی برای بچهدارشدن را ندارند، قطعا دچار یک شک بزرگ میشوند. این فرزندان بهاصطلاح «ناخواسته» در بیشتر موارد مورد بیتوجهی و بدرفتاری والدین قرار میگیرند چون از قبل برای این اتفاق برنامهریزی نکرده بودند.
علاوه بر این، به دلیل آگاهی و آمادگی کم زوج در این موارد، احتمال اینکه نتوانند به درستی از کودک مراقبت و نیازهای او را برطرف کنند هم وجود دارد. القای حس نخواستنی بودن به فرزندان هم در چنین موقعیتهایی وضعیت روانی کودکان را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
خودخواهی و خودپرستی
اهمیت دادن به خود البته که خوب و پسندیده است اما اگر به شکل اختلال در بیاید، مشکلساز خواهد شد. گاهی اوقات پیش میآید که بعضی از والدین به دلیل رسیدگی بیشازحد به خود، مراقبت کردن از سلامت روان و جسم فرزندشان را از یاد میبرند. کودکانی که در چنین وضعیتی بزرگ میشوند، به دلیل بیتوجهی و غفلت والدین، دچار مشکلات جدی مانند احساس بیارزشی میشوند.

خودخواهی در کودکان؛ تعریف، نشانهها، علتها و راهکارهای درمانی
برای خواندن ادامه مطلب روی تصویر کلیک کنید.
بیماریها و اختلالات روانی
یکی دیگر از مواردی که اجازه نمیدهد یک روش تربیتی درست داشته باشید، رنج بردن از مشکلات و بیماریهای روان است. مشکلات روانی درست مانند آسیبها و بیماریهای جسمی، به صورت مقطعی یا دائمی باعث به وجود آمدن محدودیتها و ناتوانیهایی میشوند که ممکن است زندگی روزمره را مختل کند. هنگامی که شما به عنوان پدر یا مادر از اختلالات و بیماریهایی مثل شیزوفرنی رنج ببرید، نمیتوانید برای تربیت و پرورش کودکتان وقت و انرژی بگذارید. همین باعث میشود که فرزندتان در سالهای کودکی مجبور شوند مسئولیتهای زیادی را بر عهده بگیرند و از خوشان مراقبت کنند.
در برخی موارد، مشکلات روان والدین میتواند علاوه بر آسیبهای روانی، مشکلات جسمی را هم در فرزندان این خانوادهها به وجود بیاورد. گاهی والدین بیمار به صورت ناخواسته از فرزندان خود سواستفاده میکنند؛ به همین دلایل، بهتر از قبل از اقدام به بارداری، از سلامت روان خود مطمئن شوید.
مشکلات و بیماریهای جسمی
محدودیتها و ناتوانیهای جسمی، قبول مسئولیتهای بزرگ مانند ایفای نقش والد را دشوار میکنند. توجه داشته باشید که ناتوانی جسمی شما به معنای والد بدی بودن نیست؛ در واقع، این چالشها تنها بعضی فعالیتها را برای شما سخت یا دور از انتظار میکنند.
این مورد میتواند شما را در برابر مراقبت و محافظت کردن از کودک آسیبپذیر کند و چه بسا که بیشتر اوقات شما به حمایت و مراقبت فرزندتان نیاز داشته باشید.
فقر و تنگدستی
عامل دیگری برای اینکه شما را از والد خوب و فوقالعاده دور میکند، مشکلات مالی و اقتصادی است. در نتیجه فقر و بیپولی، امکان بهره بردن فرزند از رفاه، تحصیلات، خدمات سلامتی، شادی و نشاط، پوشاک و مسکن کاهش پیدا میکند.
علاوه بر مواردی که ذکر کردیم، مطالعات نشان میدهند که فقر میتواند احساس ناامیدی، اضطراب و افسردگی را در افراد ایجاد و یا تقویت کند. لازم است قبل از فرزندآوری مطمئن شوید که میتوانید از نظر مالی نیازهای او را برطرف کنید.
عدم اشتغال و از دست دادن شغل
یکی دیگر از عواملی که از شما یک والد بد میسازد، بیکاری و از دست دادن شغل است. بیکاری یا اخراج شدن از کار، در نهایت به بیپولی ختم میشود. پیشتر به سختیها و چالشهای ناشی از فقر اشاره کردیم. گذشته از اینها، اخراج شدن از کار میتواند زمینهساز بیماری و درگیریهای ذهنی والدین باشد. از آنجا که مسئولیتها و فشارهای زیادی روی دوش والدین است، این بحران میتواند همهچیز را بدتر کرده و به استرس و نگرانیهای پدر و مادر بیافزاید. از دست دادن کار فقط روی سلامت روان والدین تاثیر نمیگذارد بلکه فرزندان خانواده را هم با مشکلاتی روبهرو میکند.
بهتر از پیش از بچهدار شدن، از آینده و امنیت شغلی خود مطمئن شده باشید. در صورت از دست دادن آن نیز سعی کنید اضطراب و نگرانی خود را به کودکان انتقال ندهید.
هزینههای زیاد زندگی
جدا از هزینههای روزمره یک زندگی دونفره، اضافه شدن یک کودک به جمع خانواده همهچیز را عوض میکند. از لحظهای که متوجه میشوید باردارید تا زمانی که فرزندتان به یک استقلال نسبی مالی برسد، هزینههای زندگی برای شما چندین برابر خواهند شد. به همین دلیل، اگر نتوانید و یا نخواهید برای رفع نیازهای دلبندتان هزینه کنید، حداقل بنا به دیدگاه جامعه، یک والد بد و نامناسب به شمار خواهید آمد. اگر تصمیم گرفتهاید که فرزندی به دنیا بیاورد، پس مسئولیت و وظیفه دارید که حتی در شرایط سخت اقتصادی هم به فکر نیازهای مالی و اقتصادی او باشید.
اعتیاد داشتن به کار و جاهطلبی
با اینکه بسیاری از شرکتها ادعا میکنند که به زندگی شخصی و خانوادگی شما احترام میگذارند و نیاز شما برای وقت گذاشتن با خانواده را درک میکنند اما میدانید که در حقیقت اینطور نیست. برای اکثر کارفرمایان، کارمند نمونه کارمندی است که مدت زمان بیشتر در راستای اهداف کمپانی فعالیت داشته باشد. به همین دلیل، ساعات کاری طولانی، مرخصیهای کم در طول ماه و ایجاد فضای رقابتی برای رسیدن به حقوق و مزایای بیشتر، امکان وقت گذراندن با خانواده را محدود میکند. از همین رو، والدین برای رسیدن به حقوق، مزایا و ارتقای شغلی، ممکن است به کار کردن افراطی عادت کرده و جاهطلب شوند. همینها برای دور شدن از محیط خانواده و فرزندان کافی است.
برای اینکه فرزندان خوب و سالمی را پرورش دهید، نیاز دارید که تعادل بین زندگی شخصی و حرفهای را حفظ کنید. اگر هر دو والد شاغل هستند، این حفظ تعادل مهمتر هم میشود. ساعتهای طولانی تنها بودن، دور بودن از توجه و محبت پدرومادر ممکن است فرزندان را دچار مشکلات جسمی و روحی کند.
طلاق عاطفی و رسمی
در کنار تمام مشکلات و اختلافهایی که طلاق در پی دارد، بحث حضانت فرزندان هم مطرح میشود که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. والدین باید بتوانند مشکلات و ناراحتیهایشان را به گونهای مدیریت کنند که حتی پس از جدایی هم مشکلی برای پرورش و نگهداری از کودکان رخ ندهد. در صورتی که خلاف این صورت بگیرد، تنش میان زوج به فرزندان منتقل شده و آسیب میبینند. در بعضی از موارد این اختلافها به حدی زیاد میشوند که کودکان به اجبار تنها با یکی از دو والد خود زندگی میکنند.
عدم برخورداری از امکانات تحصیلی
یکی از نشانههای بارز بدپروری، عدم ایجاد امکان تحصیل است. این مفهوم تنها در اجازه تحصیل نداشتن خلاصه نمیشود. اگر به عنوان پدر و مادر برای کمک کردن در تکالیف و توضیح مفاهبم به فرزندتان وقت نمیگذارید، متهم به بدپروری خواهید شد. تحقیقات نشان میدهند کودکانی که میتوانند از والدین خود برای تفهیم مطالب درسی یا سادهسازی مشکلات درسی کمک بگیرند، در آینده از نظر تحصیلی موفقتر خواهند بود. این کودکان درس را بهتر یاد میگیرند، نمرات بالاتری کسب میکنند و در مقاطع بالا فارغالتحصیل خواهند شد.
تاثیرات بد پروری روی کودکان
نشانههای بارز بدپروری را با هم بررسی کردیم. حالا میخواهیم نگاهی به این داشته باشیم که تربیت نادرست و بد میتواند چه بلایی سر کودکان بیاورد و مسیر زندگی آنها را منحرف کند.
احساس عدم کفایت، بیارزشی و اهمالکاری
شخصی که در کودکی از محبت و توجه کافی والدین برخوارد نشده باشد، در بزرگسالی با مشکلات زیادی مانند احساس ناکافی بودن، بیارزشی و دوستداشتنی نبودن روبهرو میشود. درگیر بودن با چنین احساساتی، علاوه بر اینکه خود فرد را بهم میریزد، متقیما روی روابط و تصمیمات او هم تاثیر منفی میگذارد.
گذشته از اینها، کسی که در خردسالی با مفهوم «اهمیت دادن» آشنا نشده، نمیتواند آنگونه که باید به مسائل و روابط خود هم اهمیت بدهد و دچار اهمالکاری میشود. تصور کنید یک خانواده هیچ توجهی روی وضعیت تحصیلی و نمرات فررزند خود نداشته باشند. در این صورت، دور از ذهن نیست که خود کودک هم از اهمیت درس خواندن و تلاش کردن غافل شود. اگر این اتفاق را به باقی ابعاد زندگی تعمیم دهید، متوجه اهمیت اجرا خواهید شد.
بیتفاوتی و اهمالکاری شما به عنوان والد بدپرور میتواند زندگی فرزندتان را برای همیشه دگرگون کند.
زمینهساز چالشها و بیماریهای روانی
از آنجا که کودکان در سنین پایین هنوز به ثبات شخصیتی نرسیدهاند، کاملا برای پذیرش هرگونه کاراکتر و شخصیتی آمادگی دارند. تنها لازم است که شما به آنها شکل دهید. برای مثال، اگر فرزندتان به واسطه بدپروری با نشانههای خودشیفتگی، وسواس و سایر اختلالات توسط شما روبهرو شود، احتمال اینکه در آن غالب شخصیتی قرار بگیرد و به آن اختلال مبتلا شود بسیار بالاست.
در نگاهی کلیتر، میتوان اطمینان داشت که کودکان دارای والدین بد، بیشتر در معرض ابتلا به افسرگی قرار دارند. میل به انزوا در این کودکان بیشتر خواهد بود و همینها باعث به ووجود آمدن مشکلاتی در مدرسه و محیط دوستان هم میشود.
اینکه از ابتدا فرزندتان را در یک محیط سالم و امن بزرگ کنید بسیار کمهزینهتر است تا اینکه بخواهید در نوجوانی و جوانی هزینههای روانی و مالی او به دلیل بیماریهای روانی را مشاهده کنید. زندگی در دنیای امروز به اندازه کافی استرسزا و دشوار است. شما به عنوان والد وظیفه دارید که محیط خانه را امن و آرام نگه دارید و از سلامت روان کودک مراقبت کنید.
مشکلات جدی در محیط تحصیلی
مشکلات مربوط به مدرسه در اینجا به دو دسته تحصیلی و روانی تقسیم میشوند. به این صورت که ممکن است فرزندتان با افت تحصیلی و نمرات پایین روبهرو شود و یا مورد قلدری و بدرفتاری دیگر دانشآموزان قرار بگیرد.
افت تحصیلی و نمرات پایین به احتمال زیاد منجر به زده شدن از درس و در نهایت، ترک تحصیل میشود. در ادامه اینها هم فرصتهای شغلی خوب را از دست خواهند داد. در واقع، مسئله از چند عدد نمره کلاسی مهمتر است و پیامدهای آن را باید جدی گرفت.
کودکانی که مورد بد پروری قرار گرفتهاند، بیشتر از باقی افراد مورد قلدری قرار میگیرند و از مطرح کردن آن واهمه دارند. امنترین نهاد برای کودکان باید خانواده باشد تا در صورت به وجود آمدن چنین مشکلاتی، به شما پناه بیاورند.
مشکلات اقتصادی
طبق مطالعات محققان، کودکان الگوهای اقتصادی والدین خود را پذیرفته و در زندگی خود تکرار میکنند. همانطور که پیشتر گفتیم، مسائل مالی هم ممکن است یکی از بازوهای هشتپای بد پروری باشند. کودکی که مدیریت مالی، پسانداز، اولویتبندی هزینهها و دیگر مسائل مالی را یاد نگرفته است، به احتمال زیاد در آینده به مشکل میخورد.
اعتیاد
احساس عدم کفایت، دوستداشتنی بودن و ارزشمندی باعث به وجود آمدن یک حفره در ناخودآگاه افراد میشود. کودکان و بهویژه کسانی که در آستانه بلوغ قرار دارند، برای پر کردن این فضای خالی آزاردهنده، ممکن است به هر ریسمانی چنگ بزنند. یکی از این ریسمانها، اعتیاد به مواد مخدر و محرک است که این روزها بسیار شایع شده. به همین دلیل، مطمئن بودن از وضعیت پایدار روانی، حلقه امن دوستان و آشنایان، شناخت دلایل و نشانهها اعتیاد از اهمیت بالایی برخوردار است.
نگرش منفی نسبت به زندگی
طبیعی است که اگر در دوران حساس کودکی مورد بیمهری و کمتوجهی والدین قرار گرفته باشید، نسبت به اطرافیان یک حس بیاعتمادی داشته باشید. کودکانی که بد پروری را تجربه کردهاند، ممکن است این نگرش منفی نسبت به زندگی و آدمها را تا سالیان سال با خود به دوش بکشند. این به صورت مستقیم روی روابط و آینده آنها تاثیر میگذارد.
راهحلهای کمتر کردن تاثیرات بد پروری روی فرزندان
پس از بررسی مصادیق و تاثیرات بد پروری روی کودکان، میخواهیم روشهای کارآمدی را برای کمرنگ کردن اثرات آن به شما ارائه کنیم. در ادامه این موارد را باهم میخوانیم.
برخورداری از حمایتهای کادر مدرسه
مهمترین نهاد جامعه پس از خانواده برای کودکان، مدرسه است. لازم است در چنین مواردی، خود کودک یا یکی از والدین معلمان را در جریان قرار دهند که توجه بیشتری به وضعیت کودک داشته باشند. کادر مدرسه در صورت امکان باید کودک را برای درس خواندن، حل کردن تمرینها و رسیدگی به تکالیف تشویق و کمک کنند.
حمایت روانی هم در این موقعیتها بسیار مهم است. مشاور و معلمان مدرسه باید محیط امنی را برای دانشآموزان فراهم کنند تا در صورت بروز هرگونه مشکل، با آنها در میان بگذارند.

حمایت مالی
در صورتی که در اطرافیان خود خانوادهای را میشناسید که به صورت جدی دچار مشکلات مالی هستند، پسندیده است که در حد توان خود از آنها حمایت کنید. البته که لازم نیست حمایت مالی شما صرفا کمک نقدی باشد. تامین مایحتاج خانه، پوشاک کودکان، تقبل هزینه تحصیل فرزندان، قبول کردن هزینههای درمانی کودکان و موارد مشابه هم میتوانند خیلی تاثیرگذار باشند.
توسعه فردی
اینکه از فردی که دچار شرایط سخت خانوادگی و بد پروری است توقع داشته باشیم مانند یک فرد عادی دارای سطح بالایی از عزتنفس باشد، منصفانه نیست. با همه اینها، لازم است این افراد هم از عزتنفس و سلامت روان خود مراقبت کنند. آگاهی داشتن نسبت به وضعیتی که در آن قرار دارند، آگاهی از ارزشمندی و تواناییهای خود، هدفدار بودن و برنامهریزی برای آینده از مهمترین چیزهایی است که فرزندان دارای والدین بد باید در نظر داشته باشند.
فعالیتهای جسمی هم در این شرایط بسیار کمککننده هستند. ورزش روزانه، خواب کافی و تغذیه مناسب به داشتن ذهن آرام و متمرکز کمک میکنند. در چنین مواردی، داشتن دوستان خوب و امن هم بسیار مهم است.
مراجعه به تراپیست
چه بخواهید و چه نخواهید، بدپروری این روزها گریبانگیر تمامی جوامع شده و پیشگیری، کنترل و درمان اثرات آن اهمیت زیادی دارد. از همین رو، مراجعه کردن به تراپیست اهمیت بسیار بالایی پیدا کرده است. هم کودکانی که مورد بد پروری قرار گرفتهاند و هم والدین آنها باید به صورت منظم جلسات تراپی را پشتسر بگذارند تا هرچه زودتر تاثیرات این رفتار مخرب کمرنگ شوند.
عشق ورزیدن و حمایت عاطفی از کودکان
اگر به عنوان یکی از والدین متوجه آزار دیدن فرزند خود توسط رفتارهای همسرتان شدید، ضمن صحبت کردن در جهت آگاهسازی شریک زندگیتان، لازم است توجه بیشتری هم به فرزندان داشته باشید. به صورت شفاهی به آنها بگویید که دوستشان دارید و برای شما ارزشمند هستند. پای حرفهای آنها بنشینید و اجازه دهید درمورد احساسات و افکارشان با شما صحبت کنند.
مورد دیگر این است که به فرزندان خود برچسب نزنید. برای مثال اگر کودک قلدری میکند، به او نگویید: «خیلی قلدر شدی!». در این شرایط بهتر است به او توضیح دهید که رفتار او شبیه آدمهای قلدر است. تفاوت مهم این دو جمله در این است که اگر جمله اول را به کار ببرید، به مرور زمان کودک این برچسب را به عنوان یک ویژگی شخصیتی میپذیرد و به همان شیوه رفتار میکند.
واکنش مناسب هنگام مواجه شدن با بد پروری
سادهترین راه، تذکر شفاهی و با ملایمت به والدین است. در موارد ویژه، مانند هنگامی که کودکان مورد آزار جسمی و روانی قرار میگیرند، میتوانید به اورژانس اجتماعی اطلاع دهید. اورژانس اجتماعی با شماره تماس ۱۲۳، گروهی متشکل از روانشناسان، مشاوران و مددکاران است که در موارد بحرانی به کمک کودکان میآیند. این سازمان هم به صورت تلفنی مشاوره میدهد و هم در صورت نیاز، در محل حاضر میشوند.

سوالات متداول
در صورت مشاهده هر گونه کودک آزاری، با شمارهگیری تلفن ۱۲۳، به اورژانس اجتماعی اطلاع دهید. کودک آزاری از جمله جرایم عمومی بوده و به همین سبب نیازی به ثبت شکایت شاکی خصوصی نیست. خط تلفن ۱۲۳ به صورت شبانهروزی پاسخگو بوده و رایگان است.
پای حرفهای آنها بنشینید. پیگیر وضعیت تحصیلی آنها باشید و کمکشان کنید. اجازه دهید بدون ترس و شرمندگی از احساسات و افکارشان صحبت کنند. به آنها محبت کنید و ارزشمندیشان را گوشزد کنید. در صورت سابقه آزار جسمی و کتک، کودک را با والد خطرناک تنها نگذارید.
-قرمز شدن چشمها و تغییر اندازه مردمک چشم
-تغییر فاحش در الگوی خواب و اشتها
-آبریزش مداوم بینی
-تغییر ناگهانی وزن
-رعشه، عدم هماهنگی میان مغز و اعضای بدن و اختلال در گفتار
-تغییر در خلقوخو
سخن پایانی
امیدواریم که مطالعه این مطب برای شما مفید بوده باشد. در صورتی که پیشنهاد یا انتقادی دارید، در بخش نظرات با ما به اشتراک بگذارید و این نوشتار را برای دوستان و آشنایان خود بفرستید.
دیدگاهتان را بنویسید